پاییز را که دیدی ؟
نه بارانی
نه نم نمی
فقط خش خش بود و خش خش
از پاییز که درآمدیم ،
دوباره وارد پاییز شدیم .
پاییزی سرد
پاییزی سفید -مایل به خاکستری از دود-
پاییزی که نه برفی دارد
نه بارانی
نه هیییچ
فقط یک ننه سرما دارد
که می آید و چادرش را پهن میکند روی کل شهر
اگر تو باشی
ننه سرما که هیچ
ننه گرما و ننه غم و ننه گریه و هیچ ننه ای نمیتواند آه من را در آورد …
حیف که نیستی
و همین ننه سرمای زپرتی و عجوزه
آه که هیچ ،
اشک مرا در آورده …
حیف که نیستی !
حیف …
اصلا هر وقت که نباشی ، همه ی فصل ها پاییز است .
بهار پاییز است
تابستان پاییز است
زمستان پاییز است
و پاییز پاییزترین است …
بی تو ،
من از بهار صدای گنجشک نمی شنوم
آوار قناری نمی شنوم
سبزی سبزه ها و طراوت غنچه ها و بنفشی شکوفه ها را نمی بینم .
من از بهار نبودنت را می بینم
دست خاطراتت را می گیرم
و صدای خش خش رفتنت در پاییز را می شنوم …
بی تو ،
من از تابستان گرمای جانبخش آفتاب را نمی بینم .
صدای ذوق زده ی کودکان که در کوچه پس کوچه ها فوتبال بازی میکنند را نمی شنوم .
یخ در بهشت های تگری را نمی خورم .
من از تابستان ، سرمای وجودت را حس میکنم
غصه ی تو را می خورم
و صدای خش خش رفتنت در پاییز را می شنوم …
بی تو ،
من از زمستان برف بازی با ذوق و شوق را نمیخواهم
عین دیوانه ها زیر برف بستنی خوردن و یخ زدن را نمیخواهم
دستکش های رنگی رنگی را نمیخواهم
من از زمستان ، فقط تو را میخواهم دست در دست ، زیر برف ، که جای دو جفت پا روی برف ها حک شود .
و صدای خش خش رفتنت در پاییز را می شنوم …
و بی تو ،
پاییز …..
پاییز …
و امان از پاییز …
که صدای خش خش رفتنت در پاییز ، بغض گلویم را می چسبد ،
و اولین باران پاییزی شروع به بارش می کند …
امان از پاییز که بیتو ، شد پاییز ترین فصل سال …
#بیمخاطب
#تراوشات_بیمعنای_ذهن_یک_عدد_خسته:)
غم از پی غم همیشه یکریز آمد
بغض از پس بغض های لبریز آمد
عمریست که در حافظه ی تقویمم
پاییز نرفته باز پاییز آمد …
جدیدترین خبرها...
ما را در سایت جدیدترین خبرها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sii khabarha بازدید : 212 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 0:55