.: دختر کوهستان :.

ساخت وبلاگ

به نام خدا

زار نزدم. دوسه تا فحش آبدار نثارش کردم.

یعنی خودش مجبورم کرد که فحشش بدم. خط به خط کتاب رو تا این حد توصیفات عالی کردی، اینهمه از تاریخ قفقاز توش آوردی، اینهمه گره و رهایی گره و رهایی انداختی وسط که اینطوری تمومش کنی آخه؟؟؟؟

ازین کتابهایی بود که دوست داشتم و دوست نداشتم تموم بشه. پر از نور و حس خوب و رنگ و غم و وقایع تلخ و شیرین و روایتهای زندگی جذاب و ... با اون جلد قشنگش...

حیف. اصلا از آخرش خوشم نیومد. 

بی تربیت.


پی نوشت:

کتاب که می خوندم همسر کنارم رو کاناپه خوابش برد. تموم که شد بیدارش کردم که بره سر جاش بخوابه. تو چشمهام نگاه کرد و گفت:

"می بینم که از آخرش خوشت نیومده!"

یعنی صفحات آخرو خونده فهمیده یا از رو قیافه م؟؟؟

در هر دو صورت لایک داره والا.

الحمدلله

Rate this post

جدیدترین خبرها...
ما را در سایت جدیدترین خبرها دنبال می کنید

برچسب : دختر,کوهستان, نویسنده : sii khabarha بازدید : 210 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 11:03